پارت یکم

زمان ارسال : ۱۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

《بنام خالق قلب‌ها که آرامش با یاد او، از زیباترین هدیه‌هاست.》


فصل اول: شروع ماجرا



(صحنه‌ی اول)


آفتاب از ساعتی پیش در حال مهیا شدن برای غروب یک روز بهاری بود که دربرقی ویلای بزرگ و محصور شده میان در ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید